دانشجوی دکترای جریانهای کلامی معاصر جامعة المصطفی العالمیة
چکیده
عقلگرایی شیعه در اخلاق بر مدار اصل حسن و قبح عقلی میچرخد؛ اما به دلیل حدیثمحور بودن اخلاق، تا قرنها تنها کسانی مثل ابن مسکویه و خواجه نصیر طوسی به کارایی عقل در اخلاق اعتبار داده بودند. از قرن یازده به بعد علمایی چون فیض کاشانی و بعداً نراقیها، این اعتباردهی را احیا کردند که تا کنون ادامه دارد. کارکرد عقل نظری در شناخت مبانی ارزشهای اخلاقی و شناخت حسن و قبح افعال اخلاقی و کارکرد عقل عملی در ایجاد انگیزه برای ترک یا فعل آن افعال، نمود پیدا میکند. عقل در المحجه البیضاء، میتواند مفاهیم و مبانی اخلاقی را کشف و فهم و حتی افعال اخلاقی را داوری کند که وابستگی اخلاق به عقل را میرساند؛ اما در مکتب اخلاقی نراقیها، برای فهمیدن احکام و افعال اخلاقی در کنار شرع قرار میگیرد، هرچند دامنه فهماش محدود است. دیگر قوای نفس را رهبری میکند و نتیجه این رهبری عقل، فرمانبری دیگر قوا و سعادت نفس است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، چگونگی عقلگرایی در آثار اخلاقی متأخر شیعی بررسی شده و تعیین جایگاه معرفتی و کارکردگرایانه عقل در اخلاق شیعی، هدف آن است.