دانشجوی دکترای فلسفه علوم اجتماعی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
چکیده
مفهوم صورت زندگی بنیادیترین مفهوم در منظومه مفاهیم ویتگنشتاین متأخر است، بااینحال ویتگنشتاین خود چنانکه اقتضاء رویکرد اوست تعریف روشنی از آن به دست نداده و چهبسا عمداً آن را بهصورت پر ابهام بهکاربرده است. این جُستار، ضمن اشاره اختصاری به برخی از تفسیرهای موجود در این باب، تلاش نموده است صورت زندگی را در پیوند با دیگر مفاهیم فلسفه متأخر ویتگنشتاین بررسی نموده و به مشخصههای بپردازد که به این مفهوم نقش محوری در اندیشه ویتگنشتاین میبخشد. با گذر از نظریههای تبیینی در باب پدیدارهای زبانی و بذلتوجه به کاربرد عملی زبان، صورت زندگی همچون امر دادهشده و خود بدیهی و حقیقت نهایی توضیحناپذیر ظاهر میشود که بنیاد رویههای کاربرد زبان، بنیان توافق و مرجع نهایی صدق و کذب است. امری که هیچچیز خارج از آن وجود ندارد و منبع همه آشکارگیها است.