دکترای تاریخ و اندیشۀ معاصر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
چکیده
درباره نقش مردان بزرگ، بهعنوان عوامل محرک در تاریخ که از مسائل فلسفۀ نظری تاریخ است، دو رویکرد افراطی وجود دارد و دیدگاه سومی که از آن بهعنوان رویکرد میانه میتوان یادکرد نیز قابل اثبات است. در اندیشۀ اسلامی با توجه به آموزههای دینی و نگاه قرآنی، تأثیر مردان بزرگ در تاریخ غیرقابلانکار است، امّا این تأثیرگذاری نسبی و در شمار علل طولی، معدات و دیگر شرایطِ یک امر تاریخی، بهنظر میرسد. این مقاله با نگاهی توصیفی-تحلیلی با عنایت به دیدگاه متفکران حوزۀ فلسفۀ تاریخ و تفکر در قرآن، دریافته است که از منظر قرآن، علتالعلل همه تحولات خداوند است، امّا انسانهای بزرگ، بهعنوان موجودات فعال و مختار نیز میتوانند در تاریخ تأثیر داشته باشند. بدینجهت خداوند، مردان بزرگی همانند حضرت محمد(ص) و حضرت ابراهیم(ع) را بهعنوان «اُسوه» در جهت اثرگذاری مثبت در جامعه و تاریخ معرفی کرده و در مقابل، از «مستکبران» و «طاغوتها» چون فرعون و امثال آن، در جهت اثرگذاری منفی نیز نام برده است.